یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

فرهنگ و هنر ایرانی از شعار تا واقعیت!

چند روز پیش در وبلاگ یادداشتهای دادو (http://dado23.blogsky.com) ضمن مطالعه یک پست به یه جمله برخوردم که کمی منو به فکر فرو برد.جمله این بود "هنر نزد ایرانیان است و بس!"با خودم گفتم این جمله چقدر واقعیت داره؟آیا میتوان هنر را در یک چارچوپ جغرافیایی محدود کرد؟آیا این جمله این معنا را میدهد که سایر مردم جهان و سایر نقاط دنیا نسبت به هنر و هنرمندان و آثار هنری بیگانه هستند؟امروزه میتوان با استفاده از تکنولوژی اینترنت و صرف کمی وقت به آسانی به این پرسشها جوابی روشن داد.هنر در تمامی ابعاد آن در سراسر دنیا وجود دارد.به طور مثال هنرمندان و هنرورانی چون ویلیام شکسپیر و پیکاسو را میتوان نام برد که هر کدام به نوبه خود آثار درخور و یگانه ای خلق کرده‌اند.وقتی لیست پانصد هنرمند برتر سال را که موسسه بین المللی آرت پرایس هر ساله منتشر میکند را می‌بینیم تنها نام چهار ایرانی را مشاهده می‌کنیم.که افشین پیرهاشمی و فرهاد مشیری و شیرین نشاط و رضا درخشانی جزو این لیست می‌باشند.خب می‌بینیم که جمله معروف فوق متناسب با حقیقت زمانه ما نیست.البته من هم مثل هر ایرانی دیگر هنرمندانی برجسته چون استاد کمال الملک؛استاد فرشچیان و استاد محمد رضا شجریان و سهراب سپهری را می‌شناسم و به وجود آنها افتخار می‌کنم.اما مایلم بگویم همه هنر نزد همه مردم جهان است.هنر ایرانی هم جزو برجسته ترین و درخشنده ترین هنرهای جهانی می‌باشد که علاقمندان آثار هنری ایرانی در سراسر دنیا فراوانند.نمونه‌اش استقبال فراوان مردم از کنسرتهای استاد محمدرضا شجریان در کشورهای اروپایی و آمریکایی و سایر نقاط دنیاست.البته باید بپذیریم در قسمت پهناوری از تاریخ و تمدن ایرانی؛هنر و فرهنگ ایرانی حتی از مرزهای جغرافیایی فلات ایران هم عبور کرده بود.هنر در ایران باستان با ارتباط و تعاملی که با تمدن مصر و بابل و چین داشت روح عظمت و پاکی و مهرورزی را در کالبد آثار تاریخی و فرهنگی خود دمیده است. 

بررسی کارنامه ولاسکو و تیم ملی والیبال ایران در لیگ جهانی

همیشه مربیان بزرگ برام جذاب و جالب بوده و هستند.مربیان بزرگی مانند الکس فرگوسن افسانه‌ای،جوزپه گواردیولا و خولیو ولاسکو.مربیان متحول کننده و دارای فلسفه و تفکر خاص در هر رشته ورزشی وجود دارند.دنبال کردن اخبار مربوط به این مربیان مشهور از سرگرمیهای روزانه من هست.دوست دارم راجع به اونها بیشتر و بیشتر بدونم .مثلا برام مهمه بدونم چطور میشه که فردی مثل الکس فرگوسن میتونه سالها در منچستریونایتد به طور موفق دوام داشته باشه و به جامها و افتخارات زیادی در فوتبال بریتانیا و اروپا و جهان دست پیدا کنه.چه الگوی فکری و رفتاری باعث شده که سر الکس فرگوسن با تاریخ فوتبال و شیاطین سرخ پیوندی ناگسستنی پیدا بکنه؟در ورزش ایران هم مربیان مختلفی از طیف مربیان برتر دنیا بوده و هستند.در حال حاضر خولیو ولاسکو و کارلوس کیروش دو نمونه موفق در ورزش ایران هستند.در اینجا بیشتر میخواهم به خولیو ولاسکو بپردازم.من در این دو ماه اخیر که والیبال لیگ جهانی را دنبال می‌کردم همواره صحبتهای ولاسکو را قبل و بعد از بازی دنبال میکردم.گویی طرز فکر او برایم معمایی رازآلود باشد.الان بعد از موفقیت والیبال ایران در لیگ جهانی به رهبری ولاسکو باید بگویم به رگه هایی از تفکر او دست یافته‌ام .ولاسکو والیبالیست ایرانی را به خوبی شناخته و می‌داند که ورزشکاران ما در تیم ملی والیبال بسیار احساسی هستند و با چند امتیاز عقب افتادن بازی را با ناامیدی دنبال می‌کنند و نگرانی نسبت به نتیجه نهایی بر راندمان کاریشان تاثیر منفی دارد.بنابراین  او قبل از آغاز لیگ جهانی و در طول برگزاری آن مدام به بازیکنان گوشزد میکرد که امسال برای کسب تجربه در لیگ جهانی بازی کنند و سعی کنند از هر بازی نکاتی ارزشمند را بیاموزند.ولاسکو از این طریق سعی داشت ذهنیت نادرست بازیکنان ایرانی را تغییر دهد  تمرکز بر روی نتیجه‌ به غیر از افزایش اضطراب و استرس بازیکنان سود دیگری نداشت.بنابراین او از بازیکنان والیبال ایران خواست که بر روی یادگیری تمرکز داشته باشند و لیگ جهانی را همچون یک کلاس درس بدانند و سعی کنند از هر بازی نکته‌ای یادبگیرند و سپس از همان نکته در طول بازیها استفاده کنند.به نظر من این تدبیر ولاسکو باعث شد والیبالیست های ایرانی در لیگ جهانی و در برابر بزرگان والیبال دنیا به خوبی بدرخشند.از نکات کلیدی دیگر اندیشه ولاسکو این بود که همواره سعی میکرد روحیه جنگندگی را در بازیکنان بالا نگهدارد او مرتب یادآوری میکرد که بچه‌ها باید برای تک تک امتیازات مبارزه کنند.و تا لحظه آخر برای پیروزی مبارزه کنند.جمله طلایی او قبل از بازی با ایتالیا و کسب برد تاریخی در برابر آنها این بود: "مردم ایران دوست دارند شما با قلبتان بازی کنید ولی آنچه برای من اهمیت دارد فکر شماست.مردم ایران به شما ثابت کرده‌اند که هرگز برای برد و باخت از شما حمایت نمی‌کنند آنها طرفدار روحیه جنگندگی شما هستند." 

ماجرایی شنیدنی ار رقابت آمریکا و روسیه در کهکشان

این ماجرای جالب رو همین الان در وب http://dargi.ir می‌خوندم برام جذاب بود عینا برای شما نقل میکنم:گفته می‌شود که در جریان رقابت‌های نفس‌گیر دهه‌ی 60 میلادی میان شوروی سابق و آمریکا، سازمان فضایی آمریکا (ناسا) با مشکلی بزرگ مواجه شد. ماجرا از این قرار بود که فضانوردان آمریکایی نمی‌توانستند در خلأ و شرایط عدم وجود جاذبه در فضا با خودکار گزارش‌نویسی کنند. به همین دلیل ناسا طی پروژه‌ای فوری و چند میلیون دلاری خودکاری اختراع کرد که در فضا هم می‌نوشت و تحت شرایط عدم وجود جاذبه قرار نمی‌گرفت. البته روسها هم از قبل با چنین مشکلی مواجه بودند، اما آن‌ها راه‌حل کم خرج‌تر و ساده‌تری را برای مشکل خود انتخاب کرده بودند و آن استفاده از مداد در مکاتبات بود!

لطفا مطالب را ساده و قابل فهم بیان کنید!

در دوران دانش آموزی به ویژه دوران دبیرستان همیشه از خواندن سری مجلات رشد لذت می‌بردم.و بعضی از شماره ها را چندین بار می‌خواندم.مجلات رشد را خیلی بیشتر از کتب درسی دوست داشتم.زیرا یک ویژگی داشتند و آن هم سادگی و قابل فهم بودن آن مجلات بود طوریکه مطالب بسیار پیچیده رو با زبانی بدون تکلف و خیلی روان نوشته بودند.گاهی به فکر فرو می‌رفتم که نکند این موضوع به دلیل پایین بودن هوش و دانش من باشه؟ از شما پنهان نباشه این مساله گاهی آزارم میداد...اما حالا که زبان انگلیسی بلدم و به سایتهای علمی و خبری خارجی سر میزنم میبینم که ساده و قابل فهم عمومی بیان کردن مطلب ویژگی مشترک آنهاست.مثال ساده اش همین سیستم عامل ویندوز شرکت مایکروسافت هستش.اگه شما کمی زبان انگلیسی بلد باشین از قسمت Help تقریبا میتونید به طور کامل همه مطالب مربوط به سیستم عامل ویندوز را به راحتی یاد بگیرید چون مطالب به اندازه کافی ساده ،گویا و در حد فهم عموم بیان شده‌است.به نظرم این مساله از ایرادات دانشمندان و محققان و روشنفکران جامعه ماست که یا قادر نیستند و یا به هر دلیلی نمیخوان مطالب علمی و فلسفی را به زبانی ساده و گویا و قابل فهم برای عموم مردم بیان کنند و سطح آگاهی اجتماعی و شعور اجتماعی را بالا ببرند.باید بگویم جامعه حال حاضر ایران با توجه به تحولات بنیادین در سطح جهانی برای رشد و بالندگی نیازمند بیان ساده و گویا از به روزترین تحولات تکنولوژیک میباشد.هم چنین علوم انسانی و علوم فلسفی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.     

همدلی و همزبانی

وبلاگ رو بیشتر به این خاطر دوست دارم که یک جور تفکر نوشتاری هست یعنی شما وقتی دارید درباره موضوعی می‌نویسید فکر شما در مورد موضوع به شکل نوشته درمیاید.وقتی هم افراد مختلف این نوشته شما رو میخونن با طرز فکر شما آشنا میشن.همین باعث میشه یک جریان تبادل افکار به وجود بیاد.یک راه مناسب برای گفتگو کردن و نزدیک شدن به زبان و فکر همدیگه ایجاد میشود و این خود میتواند همدلی و همزبانی بیشتری را ایجاد کنه! همدلی و همزبانی هم از عناصر سازنده و مهم یک جامعه زنده و پویا و رشد یافته است.وقتی ما یک جامعه همدل و همزبان داشته باشیم در سطح اجتماعی هم با آسیبهایی کمتری مواجه میشویم.فرهنگ کشور زیر سایه همدلی و همزبانی فرصت رشد پیدا میکند و تبدیل به فرهنگ بالنده می‌شود.پس لازمه این همدلی این است در شرایط مختلف ازطریق ادب و احترام با یکدیگر گفتگو کنیم تا به یک زبان مشترکی برسیم.زبانی که بیان کننده نیازهای همگانی باشد...