یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

سرمایه گذاری اشتباه در مجله موفقیت سال 83

امروز وقتی سراغ کمد مجلات و کتابای قدیمی رفتم چشمم به یه مجله قدیمی افتاد.شماره هفتادم مجله موفقیت بود.من این مجله رو خیلی دوست داشتم.مطالبش در ایام نوجوانی و جوانی خیلی کمکم کرد.از شماره دوازدهم به بعد این مجله رو خوندم.الان که چندین سال از اون روزها میگذره یاد این جمله افتادم که روی آرم مجله موفقیت بودجمله این بود: بدون تاریخ مصرف.اینجا باید از احمد حلت که با سختی بسیار این مجله را تاسیس کرد تشکر و قدردانی کنم.آدرس مجله موفقیت را در قسمت لینک های روزانه گذاشتم.در پایان مطلب خیلی کوتاهی رو از شماره هفتادم این مجله با عنوان سرمایه‌گذاری اشتباه براتون نقل میکنم.در این شماره که مربوط به تیرماه 1383 می‌باشد زیر عنوان سرمایه‌گذاری اشتباه می‌خوانیم :" آیا می‌دانید اگر فردا بمیرید،شرکتی که برایش کار میکنید خیلی زود و به سادگی فرد جدیدی را جایگزین شما میکند؛اما همه اعضای خانواده تان بقیه عمرشان را با غم از دست دادن شما سپری می‌کنند.واقعا به این موضوع بیندیشید؛اغلب ما بیشتر وقت خود را صرف کار میکنیم تا خانواده،چه سرمایه‌گذاری اشتباهی!!"

خاطره حمید رضا صدر از دربی معروف شش تایی در کتاب " پسری روی سکوها "

  امروز و تا ساعتی دیگر شهرآورد هفتاد و هفتم پرسپولیس - استقلال برگزار می‌شود.شهرآوردی که حالا چهل و پنج ساله شده و برای همه ایرانی ها پر از خاطره های تلخ و شیرین است.به همین مناسبت تصمیم گرفتم کتاب " پسری روی سکوها " را برای شما معرفی کنم.این کتاب نوشته دکتر حمید رضا صدر است همان کارشناس خوش صحبت برنامه‌های پخش زنده فوتبال.دکتر صدر که استاد دانشگاه و روزنامه نگار می‌باشد.در کتاب " پسری روی سکوها " به وقایع نگاری چهار دهه از فوتبال ایران می‌پردازد.دکتر حمید رضا صدر در بخشی از این کتاب خواندنی درباره بازی دربی معروف به شش تایی نوشته اند که: «دوربین‌ها صحنه‌هایی را ثبت می‌کنند که کسی آن‌ها را به یاد نمی‌سپارد. دوربین‌ها نیستند تا صحنه‌هایی را ثبت کنند که همهٔ نسل‌های بعد آرزوی تماشاشان را خواهند کرد. تو شاهد صحنه‌هایی هستی که فقط حدود پنجاه‌هزار نفر نشسته روی سکو‌ها آن‌ها را می‌بینند. می‌بینند و در ذهن ثبت می‌کنند. دیگران نمی‌بینند و فقط قصه‌هایش را خواهند شنید. قصه‌هایش را خواهند خواند. می‌شنوند و می‌خوانند و آرزو می‌کنند آن‌جا بودند. روی‌‌ همان سکو‌ها. کنار تو... بازی ساعت شش آغاز می‌شود و دو ساعت بعدش، ساعت هشت، احساس می‌کنی تاریخ چه مفهومی دارد. چرا که‌‌ همان اطراف بوده‌ای. روی این سکو‌ها. رایکف بزرگ برابر آلن راجرز تماشاگرپسند. می‌گویند راجرز‌‌ همان صبح از انگلیس به تهران بازگشته. می‌گویند مردانش را دیگران تمرین داده‌اند. اما او امروز این‌جاست. در این روز تاریخی. روی آن نیمکت. نامش را این‌جا ماندنی خواهد کرد. در کمتر از دو ساعت...»    

 اولین نبرد پرسپولیس و تاج دور از امجدیه. در خانه جدید فوتبال تهرانی ها. در استادیوم صدهزار نفری. دو تیم ده امتیازی (با احتساب دو امتیاز برای هر پیروزی). دو تیم بدون شکست. دو تیم بالای جدول. نیکلای پتریچیان داور رومانیایی جلوی بازیکنان راه می‌رود. ده روزی می‌شود در ایران است و هفته پیش بازی پرسپولیس و پاس را قضاوت کرده که صفر صفر پایان یافته. او پرسپولیسی‌ها را خوب می‌شناسد. او نمی‌داند این جا بر خلاف آن دیدار بارها در سوتش خواهد دمید و نقطه میانه میدان را نشان خواهد داد. بارها و بارها. پرسپولیسی‌ها پشت سر او وارد می‌شوند تا تاریخ را عوض کنند: بهرام مودت، ابراهیم آشتیانی، مسیح مسیح نیا، جعفر کاشانی، رضا وطن خواه، ایرج سلیمانی، علی پروین، اصغر ادیبی، حسین کلانی، اسماعیل حاجی رحیمی پور و همایون بهزادی. راجرز به اطراف می‌نگرد و چرخی می‌زند و برای همه دست می‌زند. برخلاف رایکوف.  تاجی‌ها شانه به شانه پرسپولیسی‌ها وارد می‌شوند. تاجی‌ها نمی‌دانند تاریخ چه شلاقی به آنها خواهد زد. شلاق... شلاق... شلاق. نمی‌دانند چه بر سرشان خواهد آمد: منصور رشیدی، نصرالله عبداللهی، اکبرکارگرجم، جواد‌الله وردی، عزت جان ملکی، کارو حق وردیان، جواد قراب، علی جباری، محمدرضا عادل خانی، حسن روشن و غلام حسین مظلومی. غایب بزرگ صفر ایرانپاک از جبهه پرسپولسی هاست. یعنی پرسپولیس بهترین گلزنش را در اختیار ندارد. در‌حالی‌که ترکیب مظلومی و روشن در خط حمله تاج ترسناک به نظر می‌رسد. خوفناک. ده دقیقه آغازین همراه با درگیری‌های بی‌رحمانه است. جباری برابر ادیبی. حق وردیان برابر سلیمانی، جان ملکی برابر حاجی رحیمی پور. آنها از مصدم کردن یکدیگر ابایی ندارند. ساق‌های یکدیگر را نشانه نشانه می‌روند. گلادیاتور مآبانه بازی می‌کنند ولی این اتفاق دوام چندانی ندارد و کم‌کم آرام می‌گیرند. بازی آرام می‌شود. از حمله‌های احساسی متداول پرسپولسی‌ها و سانترهای متوالی‌شان روی دروازه خبری نیست. از بازی سنجیده و زمینی تاج هم نشانی به چشم نمی‌خورد. اکبر کارگرجم که معمولا در دفاع بازی می‌کند در دفاع کناری قرار گرفته. بیش از یک سوم بازی سپری شده و گلی به ثمر نرسیده. حال و هوای بازی یادآور دیدارهای کرکری خیابانی هم هست. اما سرانجام داور پس از چند نفوذ حاجی رحیمی پور که عزت جان ملکی را عذاب می‌دهد، به نشانه خطا روی او در سوتش می‌دمد. دقیقه 31: پروین آرام ضربه‌اش را می‌نوازد. آشتیانی توپ دفع شده را روی دروازه ارسال می‌کند. رشیدی برای مهار توپ مردد است. تردید... تردید... تردید ولی کلانی تردید به خود راه نمی‌دهد و با سرعت جلو می‌اید. سریع... سریع... سریع. ولی ضربه‌اش آرام است. عبداللهی جان می‌کند ولی با توپ وارد دروازه می‌شود: 1-0.  ستاره‌های تاجی که بیشترشان ملی‌پوش هستند خشمگین می‌شوند و به خشونت روی می‌آورند، اما پیش از پایان نیمه‌اول گل دوم را هم می‌خورند. دقیقه43: پروین توپ را به سلیمانی می‌دهد و او با شوت سرکشی از فاصله بیست و پنج متری دروازه رشیدی را نشانه می‌رود. توپ زوزه کشان به پرواز در می‌اید. دروازه باز می‌شود: 2-0. رفیق تاجی با اطمینان از جبران دو گل در نیمه‌دوم حرف می‌زند. با آب و تاب. از تعویض های جادویی رایکوف بزرگ. از نیمکت‌نشینان بزرگ. او به رایکوف ایمان دارد. جبران دو گل همیشه محتمل به نظر می‌رسد. دیدارهای 2-2 پرشماری را مرور می‌کنی. ولی رایکوف بزرگ نیمه‌دوم را بدون تعویض آغاز می‌کند. بدون تغییر. نیمکت‌نشینان بزرگ روی نیمکت باقی می‌مانند. رایکوف هنوز به بازیکنان تو میدان اعتماد دارد. اعتماد... اعتماد... اعتماد اما نیمه‌دوم برخلاف انتظار با حمله‌های پرسپولیس شروع می‌شود. با ارسال سانترهایی از جنس پرسپولیس آلن راجرز تماشاگرپسند. رایکوف بزرگ اشتباه کرده. اشتباه... اشتباه... اشتباه. دقیقه 50: توپ با چند پاس پشت پرسپولیسی‌ها به حاج رحیمی پور می‌رسد. او توپ را سانتر می‌کند. کاپیتان بهزادی آن جاست؛ روی محوطه جریمه و با شلیک سر توپ را سمت راست دروزاه جای می‌دهد (احتمالا بهترین گل بازی): 3-0. رشیدی درمانده شده. درمانده... درمانده... درمانده . مدافعانش سردرگم‌اند و کناری‌ها نمی‌توانند جلو نفوذ پرسپولیس را بگیرند. رفیق تاجی زیر لب زمزمه میکند: ‌ای کاش حجازی بازی می‌کرد.‌ای کاش... و دیگر نمی‌فهمی چه می‌گوید. رشیدی سرش را آرام تکان می‌دهد. او که همیشه از نیمکت‌نشینی و فرار کردن پشت سر حجازی گله می‌کرد احتمالا آرزو می‌کند کاش حجازی در این دیدار به میدان می‌آمد و او روی نیمکت می‌نشست.‌ای کاش...‌ای کاش...‌ای کاش...  تاج چند پاره می‌شو. شکست را می‌پذیرد. دست‌ها را بالا می‌برد. دیدار 3-3 پایان‌یافته‌ای را به یاد نمی‌آورید. باران گل ادامه خواهد داشت. دقیقه 57: ایرج سیمانی بار دیگر در محوطه جریمه حاضر می‌شود. نه قراب، نه جباری و نه حق وردیان او را که درخششی کم‌نظیر دارد، زیر نظر نگرفته‌اند. مهارش نکرده‌اند. ‌الله وردی و عبداللهی بدترین بازی زندگی حرفه‌ای‌شان را ارائه می‌دهند. سلیمانی این بار با ضربه‌ای سرکش نقطه پایین راست دروزاه رشیدی سرگیجه گرفته را نشانه می‌رود: 4-0. گروهی از تاجی‌ها شعار «حجای، حجازی» را سر می‌دهند و پرسپولیسی‌ها شعار «مامنتظر پنجمی هستیم. . و رایکوف بزرگ سرانجام به تغییر روی می‌آورد. تغییر... تغییر... تغییر. نیمکت‌نشینان بزرگ از روی نیمکت بلند می‌شوند. هادی نراقی و مسعود مژدهی جای روشن و مظلومی را می‌گیرند. سپس حجازی درون دروازه می‌ایستد. برای لحظاتی به نظر می‌رسد در میدان تعادلی به وجود آمده، ولی ستاره‌های تاج نمی‌توانند فاصله عمیق ایجاد شده را کم کنند. نمی‌توانند گل بزنند. نمی‌توانند... نمی‌توانند... نمی‌توانند... بهزادی در دقایق پایانی دو گل دیگر می‌زند. دقیقه 88: سانتر کلانی. اشتباه حجازی. ضربه بهزادی آسوده خیال: 5-0. دقیقه 90: سانتر دیگری از حاج رحیمی پور. چند ضربه بی‌هدف در محوطه جریمه. سرانجام بهزادی سرطلایی در آستانه 32 سالگی با ضربه پا دروازه حجازی را باز می‌کند تا سه گله شود و معروف‌ترین گل‌هایش را با پا زده باشد. تا جایگاهی بی‌همتا در تاریخ مسابقات دو رقیب ازلی بیاید. حجازی هم در شکست بزرگ سهیم شده. رشیدی دیگر تنها نیست. بارش کمی سبک‌تر شده. فقط کمی.  تاجی‌ها پس از پایان بازی بلافاصله ادعا خواهند کرد پرسپولیسی‌ها از داروی محرک استفاده کرده‌اند. دوپینگ کرده‌اند. فدراسیون دست به کار گرفتن نمونه ادرار بازیکنان پرسپولیس می‌شود و تقاضای پنج هزار تومان از باشگاه تاج برای انجام آزمایشات می‌کنند. تاجی‌ها زیر بار نمی‌روند. نمی‌روند و نمونه‌ای راهی آزماشگاه نخواهد شد. نتیجه 6-0 بر تاریخ فوتبال ایران حک می‌شود و شعار «شش تایی ها» برای همیشه باقی خواهد ماند. تیمسار پرویز خسروانی دستور تشکیل کمیته مخفی را برای کشف دلایل این شکست سنگین صادر خواهد کرد. زمزمه شب زنده‌داری چند بازیکن به گوش خواهد رسید. تیمشار در نخستین تمرین پس از شکست شش گله در روزشگاه وحیدیه، در سالن غذاخوری فریاد بر می‌آورد. خواهد گفت: «شکست شما افتضاح بود. در تاریخ باشگاه تاج سابقه نداشته تیم این چنین مفتضحانه و ننگ‌آور ببازد. شما باعث این ننگ بزرگ شده‌اید. شما که شنیده‌ام پیش از مسابقه بساط عیش و نوش به پا کرده بودید. شما که از امکانات باشگاه، پول کافی و هه چیز بهره‌مند هستید. چرا این طور بازی کردید؟ چرا آبروی مرا بردید؟ چرا باعث شدید مردم برای این باخت به من ناسزا بگویند و حرف‌های نامربوط بزنند؟ اگر چنین باشد تیم تاج را منحل خواهم کرد. دستور خواهم داد عکس‌های شما را جایی به دیوار بزنند و زیرش بنویسند اینها باعث ننگ باشگاه تاج و انحلال تیم فوتبالش شدند... » جواد‌الله وردی واکنش نشان خواهد داد. او را از جلسه بیرون خواهند انداخت. کمیته تحقیق رشیدی و‌ الله وردی را مقصر شکست قلمداد خواهند کرد. آن دو از همراهی تیم محروم خواهند شد. ‌الله وردی مصاحبه پر تب و تابی انجام خواهد داد. از دورانی به دوران دیگر از خود دفاع خواهد کرد. دیگر برای تاج به میدان نخواهد رفت و با قراردادی دوازده هزار تومانی پر سروصدای، که رسانه‌ها را به وجود می‌آورد، راهی پرسپولیس شد. رشیدی می‌گوید ایران را ترک خواهد کرد. می‌گوید به استرالیا خواهد رفت. ولی فصل بعد به تاج باز خواهد گشت. تاج یک ماه پس از این شکست ادعا خواهد کرد داوران علیه آنها سوت می‌زنند. ادعا خواهد کرد تماشاگران علیه آنها شعار می‌دهند. ادعا خواهد کرد بازیکنان‌شان را در رختکن سنگ باران می‌کنند. ادعا خواهد کرد فدارسیون فوتبال از آنها دفاعی نمی‌کند. ادعا خواهد کرد ابوالقاسم حاج ابوالحسنی در بازی با برق علیه آنها قضاوت کرده. ادعا خواهد کرد محمود بیاتی، مربی تیم ملی پیش از بازی با استرالیا توماری علیه باشگاه تاج جمع کرده. ادعا خواهد کرد محمود بیاتی باشگاه برق را به نبرد علیه آنها فراخوانده. ادعا خواهد کرد کارگردانان تیم ملی تیشه به ریشه باشگاه می‌زنند. ادعا خواهد کرد پاداش بازیکنان‌شان برای حضور در تیم ملی کمتر از پرسپولیسی‌ها بوده... ولی هیچ یک از اینها سنگین شکست شش گله را کم نخواهد کرد. هرگز. هیچ وقت.

پرسپولیس یا استقلال ؟برنده واقعی دربی 77 کیست؟

فردا اولین رویارویی دو تیم پرطرفدار پایتخت پرسپولیس و استقلال در فصل جدید رقابتهای لیگ برتر است.دربی هفتاد و هفتم پرسپولیس-استقلال بار دیگر تماشاگران فراوانی را به ورزشگاه خواهد کشاند.اقبال فراوان مردم به این رویداد ورزشی یک فرصت و یک چالش خوب برای همه دست اندرکاران ورزش و فوتبال ایران است.میتوان با فراهم آوردن بسترهای مناسب کاری کرد که این بازی سبب رونق فوتبال گردد.به عنوان مثال میتوان به داوری بازی بزرگ پایتخت توسط علیرضا فغانی اشاره کرد که تنها داور ایرانی است که توسط فیفا  نامزد حضور در رقابتهای جام جهانی برزیل در سال آینده  است.قضاوت خوب و اجرای دقیق قوانین توسط علیرضا فغانی در این بازی معتبر و بزرگ دو فایده دارد: اول اینکه سکوی پرتاب مناسبی برای علیرضا فغانی جهت حضور در جام جهانی است. دوم اینکه میتواند به بالابردن کیفیت بازی کمک نماید.علاوه بر همه اینها مربیان و بازیکنان دو تیم پرسپولیس و استقلال با رفتار خود الگوی تماشاگران هستند.آنها باید یاد بگیرند و بدانند میدان این مسابقه محلی است که بازی جوانمردانه و رعایت اصول حرفه ای فوتبال باید در اولویت باشد.آنها باید صرفا روی بازی خود تمرکز کنند و با مدیریت رفتار خود، فارغ از هرگونه تنش و استرس؛ به نمایش مهارتهای تکنیکی و تاکتیکی خود بپردازند و تنها به برد و پیروزی تیم خود بیاندیشند.فردا ممکن است یکی از دو تیم استقلال یا پرسپولیس بازنده میدان باشد.در آنصورت باید ادب شکست و ادب پیروزی از سوی هر دو تیم رعایت شود.چون شکست و پیروزی در این بازی پایان راه نیست بلکه شروعی دوباره است چه بسا تیم بازنده بتواند در ادامه رقابتها و استفاده از فرصتهای روبرو قهرمان شود.به نوبه خودم از همه اهالی فوتبال می‌خواهم با اتخاذ یک روش حرفه ای و علمی و به دور از احساسات و هیجانات کاذب، به رشد سطح فوتبال اقتصادی ترین ورزش دنیا کمک کنیم.   

دو صحنه ورزشی بسیار آموزنده

چند وقت پیش دو صحنه ورزشی را در تلویزیون دیدم.که برایم بسیار جذاب بود.یکی مربوط میشه به یک تیم فوتبال در دست دوم بوندس لیگا که چند هفته بود پشت سرهم و با گلهای زیاد بازی را به تیمهای حریف واگذار میکرد.و این موضوع تماشاگران این تیم را بر آن داشت که دست به یک کار خلاقانه بزنند تا بلکه تیمشان کمی به خودش بیاید.تماشاگران با خود فلش های کاغذی بزرگی را با خود به ورزشگاه آورده بودند.و هر وقت تیمشان صاحب توپ میشد این فلش های کاغذی را به سمت دروازه حریف حرکت میدادند.و به این وسیله به بازیکنان یادآوری میکردند که آنها برای برد و پیروزی باید به دروازه حریف حمله کنند.و گل بزنند.******* صحنه دیگری که برایم جذاب بود مربوط میشد به تماشاگران منچستر یونایتد از قرار معلوم باشگاه تصمیم داره وین رونی بازیکن موفق این تیم رو بفروشه.و این موضوع تماشاگران منچستریونایتد رو کمی نگران کرده‌است.عده‌ای از تماشاگران منچستریونایتد با خود پلاکاردی رو به ورزشگاه آورده بودند که روی آن نوشته شده بود: " اسم باشگاه منچستریونایتد برتر از اسم هر بازیکنی است ولی لطفا وین رونی را نفروشید.البته این جمله منو یاد مصاحبه کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در رابطه با دعوت نکردن مهدی رحمتی و هادی عقیلی می‌اندازه.کی روش گفته بود: " هیچ بازیکنی نباید خودش رو بالاتر از تیم ملی ببیند"  

عامل اصلی پیشرفت و ترقی !

شاید برای شما هم این سوال پیش اومده باشه که راز پیشرفت اروپایی‌ها و آمریکایی ها چیه؟ تا حالا به این موضوع فکر کردید.من تا الان چند بار این سوال را از خودم پرسیدم.و بهش فکر کردم.به نظرم پاسخ این سوال ساده است.شما در همه جای کشورهای پیشرفته که بروید چندتا عامل همه جا هست.مهمترین عامل موضوع نظم و انضباط هست.گویی رعایت نظم و انضباط با پیشرفت و ترقی رابطه مستقیم دارد.عامل دیگر منطقی بودن مردمان ساکن در این کشورهای پیشرفته است.آنها کمتر براساس هیجانات یا احساسات عمل می‌کنند آنها بیشتر سعی می‌کنند در فرصت لازم به همه جوانب مساله فکر کنند و تصمیم لازم را بگیرند.به طور کلی مردمانی اهل نظم هستند و با فکر عمل می‌کنند.و هیچ چیز را به شانس واگذار نمی‌کنند.عامل مهم دیگر این است که مردمان کشورهای پیشرفته بسیار کوشا و فعال هستند و کمتر اهل تنبلی و یا بهانه آوردن هستند.یک نمونه آن را میشود در ورزش دید.بازیکن شاغل در لیگ حرفه ای فوتبال اروپا در هر بازی به طور متوسط 12 تا 13 کیلومتر میدود.در حالیکه بازیکنان لیگ برتر خودمان فقط 7 تا 8 کیلومتر میدوند.یادمه از آندو تیموریان وقتی در لیگ برتر انگلیس بازی میکرد.یک خبرنگار پرسیده بود تفاوت تمرینات تیمهای انگلیسی با تمرینات تیم های ایرانی چیه؟ تیموریان جواب داد تفاوت چندانی بین تمرینات ما و اونها وجود نداره.فقط تیم های انگلیسی بسیار منظم تر تمرین می‌کنند.و بازیکنان سر ساعت در تمرینات حاضر میشوند و اغلب صبح و بعد از ظهر تمرین میکنند.