یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

یک دوست

یادداشتها و اندیشه ها و خاطرات یک جوان ایرانی

دو صحنه ورزشی بسیار آموزنده

چند وقت پیش دو صحنه ورزشی را در تلویزیون دیدم.که برایم بسیار جذاب بود.یکی مربوط میشه به یک تیم فوتبال در دست دوم بوندس لیگا که چند هفته بود پشت سرهم و با گلهای زیاد بازی را به تیمهای حریف واگذار میکرد.و این موضوع تماشاگران این تیم را بر آن داشت که دست به یک کار خلاقانه بزنند تا بلکه تیمشان کمی به خودش بیاید.تماشاگران با خود فلش های کاغذی بزرگی را با خود به ورزشگاه آورده بودند.و هر وقت تیمشان صاحب توپ میشد این فلش های کاغذی را به سمت دروازه حریف حرکت میدادند.و به این وسیله به بازیکنان یادآوری میکردند که آنها برای برد و پیروزی باید به دروازه حریف حمله کنند.و گل بزنند.******* صحنه دیگری که برایم جذاب بود مربوط میشد به تماشاگران منچستر یونایتد از قرار معلوم باشگاه تصمیم داره وین رونی بازیکن موفق این تیم رو بفروشه.و این موضوع تماشاگران منچستریونایتد رو کمی نگران کرده‌است.عده‌ای از تماشاگران منچستریونایتد با خود پلاکاردی رو به ورزشگاه آورده بودند که روی آن نوشته شده بود: " اسم باشگاه منچستریونایتد برتر از اسم هر بازیکنی است ولی لطفا وین رونی را نفروشید.البته این جمله منو یاد مصاحبه کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در رابطه با دعوت نکردن مهدی رحمتی و هادی عقیلی می‌اندازه.کی روش گفته بود: " هیچ بازیکنی نباید خودش رو بالاتر از تیم ملی ببیند"